«می خواهم امتداد من باشی»: نگاهی به عشق مسموم والدین خودشیفته
«می خواهم امتداد من باشی»: نگاهی به عشق مسموم والدین خودشیفته
ترجمه: رضا خامکی- هدیه نیرومند
زمانی که شما یک فرد خودشیفته را ملاقات می کنید، خصوصا وقتی یک فرد خودشیفته بسیار جذاب و ملایم باشد، هیچ وقت نمیتوانید حدس بزنید که چگونه خانواده اش همسرش، فرزندانش، خواهر و برادرش و … را به نابودی می کشاند. خودشیفتهها مثل یک بیماری ویروسی می مانند. آنها زهرشان را به تمامی اعضای خانواده وارد م یکنند. بعضی افرادی که با خودشیفته ها زندگی می کنند حتی در دوران کودکی نیز می دانند چیزی درباره پدر یا مادرشان به شدت اشتباه است، آنها می دانند که این فرد برای آنها سمّی است. آنها فاصله عاطفی شان را با فردی که قرار است پدر یا مادر صدا کنند، حفظ می کنند. بعضی، از طریق نامرئی شدن نجات م ییابند. آنها هرچه زودتر بتوانند م یکوشند زمان زیادی را دور از خانه بگذرانند. برخی دیگر درون اتاقهایشان یا در حیاط خانه مخفیگاهی برای خود می یابند. آنها می آموزند که چگونه از والد خود اجتناب کنند.
بعضی دیگر از اعضای خانواده، با نحوه مرضی تفکر و رفتار والد خودشیفته همراه می شوند. آنها به شما می گویند چقدر والد پرخاشگری که آنها را زیر وزن فشارهایش خرد می کند، دوست دارند. آنها هرگز نتوانسته اند از لحاظ روانشناختی خود را از این فرد سمّی جدا کنند. برخی از فرزندان بزرگسال والدین خودشیفته هنوز به آنها وابسته اند. معمولا والدین خودشیفته برخی از فرزندان را به عنوان سوگلی خود انتخاب می کنند، این سوگلی ها انتخاب شده اند تا تجلیگر قدرت، زیرکی، استعداد، جذابیت فیزیکی و جذبه فرد خودشیفته باشند. دیگران ممکن است آنها را خوش شانس بدانند. با آنها مثل خدایان کوچک رفتار می شود ولی آنها افرادی واقعی در نظر گرفته نمی شوند. آنها افراد منفوری هستند که اجازه دارند به خواهر و برادرهایشان از لحاظ عاطفی صدمات شدیدی بزنند. آنها توسط والدینشان به اوج برده می شوند و باور م یکنند که افرادی ب ینظیر و برتر از دیگران هستند. آنها با خواهر و برادرهایشان مثل آشغال برخورد م یکنند، درباره آنها دروغ میگویند، آنها را به دردسر میاندازند و این رفتارهای مرضی جزئی از الگوی رفتاریشان می شود…. ادامه این مطلب را با عنوان «می خواهم امتداد من باشی»: نگاهی به عشق مسموم والدین خودشیفته در شماره ۷ و ۸ جان و تن بخوانید.
منبع سایت دکتر نیما قربانی