پیدایش روان شناسی تحلیلی

 

الف- دوره 1894-1891:نوجوانی و جستجو

یونگ دوران کودکی و نوجوانی را به طور عمده در تنهایی و تفکر در دامان طبیعت و خواندن کتابهایی گذرانید. در مدرسه از آنجا که راجع به چیزها و کسانی صحبت می کردکه از سن او انتظار نمی رفت ،مورد بدگمانی و محکوم به تنهایی بود.می خواست درباره پروردگار ،طبیعت و روح بداند. از تجلیات زمینی ((جهان پروردگار)) به درختان خیره می شد،درختان بویژه برای او مرموز بودند و آنها را تجسم مستقیم معنای ادراک ناپذیر حیات می دید. از این رو جنگل مکانی بود که در آن خود را به عمیق ترین معنای حیات و وقایع احترام آمیز آن نزدیک می یافت. در آن زمان ،از توان او خارج بود که احساسات و مکاشفه خود را به گونه ای روشن بیان کند.بین 16 تا 18 سالگی سردر گمی اوبه تدریج کاهش یافت زیرا مقدمه کوتاهی از تاریخ و فلسفه را خواند و از آنچه در این زمینه اندیشیده شده بود مختصر اطلاعاتی یافت. یونگ میگوید، خوشبختانه دریافتم بسیاری از مکاشفه هایم نمونه تاریخی دارندو بالاتر از همه آنکه به افکار فیثاغورث،هراکلیتوس ،امپدوکس و افلاطون ،علیرغم مباحثه های دور و دراز سقراطی جذب شدم....اما تنها در کار« استاد اکهارت»بود که ذات حیات را احساس کردم -نه آنکه درک کردم...از میان فلاسفه قرن نوزدهم ،(هگل) به علت زبان ثقیل و دشوارش مرا دلسرد کرد....اما ثمرة بزرگ تحقیقات من (شوپنهاور) بود . او نخستین کسی بود که از آلام جهان که آشکارا ما را احاطه کرده اند و نیز از سردرگمی ، هیجان، شر و از تمامی چیزهایی سخن می گفت که دیگران به ظاهر چندان در نیافته و همواره کوشیده بودندتا آن را در توازون و ادراک پذیری سراپا خوش خیالانه ای حل کنند.

ادامه نوشته

آشنايي با مفهوم خويشتن


“خود شناسي"

 

درنظريه هاي روانشناسان شخصيت

چكيده

 

رفتار انسان پيچيده و اغلب علل گوناگون دارد. و از فردي به فرد ديگر تغيير مي كند. حتي اگر رفتار مورد مشاهد يكي باشد. افراد با خودهاي متفاوت از يك موقعيت مي تواند درك متفاوتي داشته باشد. شايد رفتار يكساني كه از دوفرد در يك زمان بروز مي كند با رفتار مشابهي كه در زمانهاي مختلف از همان افراد سر مي زند ، دلايل مختلفي داشته باشد و از طرف ديگر ممكن است از رفتاري كه نشان مي دهيم يا حرفهايي كه مي زنيم آگاه نباشيم، تمام اين رفتار و اعمال از خود ما سرچشمه      مي گيرد. مطالب فوق اين نظر را كه انسان داراي ابعاد و جنبه هاي متفاوتي از “خود“ است را به اثبات     مي رساند و نويسنده مقاله را بر آن داشت تا مفهوم خود يا خويشتن انسان را در رويكرد هاي روانكاوي ، رواني- اجتماعي ، صفات ، انسان گرايي ، شناختي ، شناختي- اجتماعي ، ارگانيسمي و سرشتي ، پردازش اطلاعات،تحليل رفتار متقابل و ديدگاه گشتالت با توجه به نظريات روانشناسان شخصيت وبا عنايت به پارادايم مورد مطالعه آنها از نظر بگذرانيم.

ادامه نوشته

آبراهام مزلو و رویکرد انسان گرایی به روان شناسی


آبراهام مزلو و رویکرد انسان گرایی به روان شناسی


” آنچه انسان ها می توانند باشند ، باید باشند. آن ها باید با ماهیت خود روراست باشند .” (مزلو ۱۹۷۰-۱۹۰۸ )

انسان گرایی نظامی فکری است که به موجب آن تمایلات و ارزش های انسان در درجه اول اهمیت قرار دارند . آبراهام مزلو بنیان گذار و رهبر معنوی جنبش روان شناسی انسان گرا محسوب می شود . به عقیده مزلو ، در صورتی که روان شناسان فقط انسان های نابهنجار و آشفته را بررسی کنند خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی و خرسندی ،و آرامش خیال نادیده می گیرند . برداشت مزلو در مورد شخصیت ، انسان گرایانه و خوشبینانه است .او پژوهش خود را از روی کنجکاوی برای شناخت اینکه چرا روت بنه دیکت انسان شناس و مکس ورتهایمر روان شناس گشتالت با دیگران تفاوت دارند آغاز کرد .او این اشخاص را تحسین می کرد . و پس از بررسی آن ها نتیجه گرفت که آن ها ویژگی های مشترکی دارند .او همچنین در مورد شخصیت توماس جفرسون ، آلبرت انیشتن ، جورج واشنگتن کاور ، هاریت تویمن ، و النور روزولت تحقیقات مختلف انجام داد .

آبراهام مزلو که از هفت فرزند خانواده فرزند اول بود . در سال ۱۹۰۸ در ناحیه بروکلین ،نیویورک به دنیا آمد .والدین او مهاجرانی با تحصیلات کم بودند .کودکی مزلو مشقت بار بود . او منزوی و ناخشنود ،بدون هیچ دوست صمیمی یا والدین با محبت بزرگ شد .پدر او عاشق ویسکی بود . مزلو در کودکی و نوجوانی نسبت به پدرش فقط احساس خصومت می کرد .رابطه مزلو با مادرش بدتر بود .و هیچ وقت با او سازش نکرد . ولی سرانجام با پدرش آشتی کرد . مادر مزلو خرافاتی بود واو را خیلی تنبیه می کرد . مزلو در کودکی تصور می کرد با دیگران تفاوت دارد. او از هیکل لاغر و بینی بزرگ خود خجالت می کشید . و سال های نوجوانی او  مملو از حقارت بودند . و سعی کرد به وسیله روی آوردن به ورزش نقص جسمانی خود را جبران نماید . ولی شکست خورد .بعد به کتاب ها روی آورد .ولی پول کافی برای خرید کتاب نداشت بنابراین از کتاب خانه استفاده می کرد .به درخواست پدرش وارد رشته حقوق شد. ولی بعد از دو هفته متوجه شد این رشته را دوست ندارد . چیزی که او دوست داشت مطالعه کردن همه چیز بود .هوشبهر او ۱۹۵ بود که ثرندایک آن را دامنه نبوغ توصیف کرد .او در اوج شهرت به انواع بیماری ها از جمله اختلالات معده ،بی خوابی ،افسردگی ، و بیماری قلبی مبتلا شد . وبا همه این ضعف های جسمانی به تلاش خود ادامه داد . تا به انسانی کردن روان شناسی دست یابد . مزلو در سال ۱۹۷۰ در اثر حمله قلبی هنگام دو آهسته دور استخر برای ورزشی که متخصص قلب به او توصیه کرده بود درگذشت .

ادامه نوشته

دانلود کتاب ضمیر ناخودآگاه از فروید

از روانکاوی آموخته ایم که ماهیت فرایند سرکوب در پایان دادن و محو کردن ایده یا فکری، که امری غریزی را نشان می دهد نهفته نیست، بلکه ماهیت این فرایند جلوگیری از آگاهانه شدن آن ایده است. وقتی چنین امری رخ می دهد، می گوییم که آن ایده در وضعیت " ناخودآگاه " است، و قادر هستیم دلیل و بینه کارآمدی فراهم آوریم تا نشان دهیم حتی وقتی این فکر ناخودآگاه است، حتی وقتی شامل ایده ای است که در نهایت به آگاهی وارد خواهد شد، می تواند تاثیراتی ایجاد کند. هر چیزی که سرکوب می شود حتما" در ضمیر ناخودآگاه باقی می ماند، لیکن باید دقیقا" از همین اول خاطرنشان کرد که امور سرکوب شده همه ضمیر ناخودآگاه را تشکیل نمی دهند. ضمیر ناخودآگاه حیطه ای گسترده تر دارد و امور سرکوب شده بخشی از ناخودآگاه اند.


دانلود کتاب ضمیر ناخودآگاه

گزارشی از یک مورد درمان روان پویشی

گزارشی از یک مورد درمان روان پویشی اختلا وحشت زدگی با گرایش روابط موضوعی و روانشناسی خود

در این روش درمانی از فن تداعی آزاد، تاکید بر ناهشیار و تحلیل پدیده انتقال استفاده شده است.نتایج نشان دهنده ی کارایی بالای این روش درمانی در درمان اختلال وحشت زدگی است؛ مراجع در طول درمان احساس منسجم تری از خود به دست آورده و ساختارهای شخصیتی خود از جمله " من " را مورد وارسی، مشاهده و بازبینی قرار داد و یاد گرفت که با دیگران به حالتی رفتار کند که تناسب بهتری با واقعیت های کنونی داشته باشد.

برای دانلود این پژوهش از لینک زیر استفاده کنید:

مکانیسم های دفاعی و انواع آن


خود برای رهایی از اضطراب ناشی از عدم تامین نیازهای نهاد، که برآورده سازی آنها مجازات و تنبیه از سوی جامعه و وجدان را بدنبال دارد، به یک سری مکانیسمهای دفاعی متوسل میگردد.

خصوصیات مشترک تمام این مکانیسمهای دفاعی شامل:

۱- اغلب اوقات بطور ناخوداگاه اعمال میگردند.

۲- معمولا با تحریف، انکار و تبدیل واقعیت توام بوده و موجب خود فریبی میگردند.

کارکردهای مکانیسمهای دفاعی شامل:

۳- محافظت از خود و ذهن خودآگاه و همچنین کاهش اضطراب، رنجش، درد، خشم، اندوه، سرخوردگی واسترس میباشد.

۴- آنها کمک به سازگاری و تطابق بهتر با شرایط و محیط پیرامون است. کنار آمدن با واقعیت.

۵- دور نگهداشتن سائق های نهاد از هوشیاری و حفظ آنها در ناخودآگاه.

۶- محافظت خود انگاره از خجالتزدگی و احساس گناه نزد دیگران.حفظ آبرو، اعتماد بنفس و عزت نفس نزد دیگران.

ادامه نوشته

رویکرد روان‌پویشی

 

 

 

 

زیگموند فروید بنیان‌گذار رویکرد روان‌پویشی در روان‌شناسی است.

این مکتب فکری بر تأثیر ذهن ناهشیار یا ناخودآگاه بر رفتار انسان، تأکید دارد.

فروید عقیده داشت که ذهن انسان از سه عنصر تشکیل شده است: نهاد ، خود و فراخود.
نظریه‌های فروید درباره مراحل روانی- جنسی، ناهشیار (ناخودآگاه) و نمادگری رویا (خواب)، علیرغم آن که امروزه با شک و تردید بسیاری به آن نگریسته می‌شود، به عنوان یک موضوع مورد توجه، هم در بین روان‌شناسان و هم مردم عادی، باقی مانده است.

بسیاری از مشاهدات و نظریه‌های فروید بر پایه موارد بالینی و موارد مطالعاتی بوده و این امر، تعمیم یافته‌های او را به جمعیتی بزرگتر دشوار می‌سازد. باوجود این، نظریه‌های فروید، طرز فکر ما نسبت به ذهن و رفتار انسان را تغییر داده و تاثیر ماندگاری بر روان‌شناسی و فرهنگ بجا گذاشته است.

ادامه نوشته

" نظریه‌ رابطه با ابژه‌ی ملاني كلاين "

ملاني كلاين، که از پایه گذاران مکتب رابطه با ابژه است، حيطه فعاليت روان كاوي را به دوران كودكي گسترش داد و نظريه هاي خود را با فعاليت باليني براي نوزادان و كودكان و مشاهده مستقيم رفتار آنان شكل داد. ملاني كلاين بر اساس مشاهدات خود به اين نتيجه رسيد كه دنياي دروني كودكان سرشار از فانتزي هايي مبتني بر غرايز و سائق هاي كودكان است. ملاني كلاين هرگز نظريه سائق­ محور فرويد را رها نكرد و ضمن حفظ مفهوم سائق از نظريه هاي فرويد، سعي در صورت ­بندي شكل گيري و تكامل ذهن انسان با تأكيد بر روابط اوليه او با ابژه ها داشت.

در نظريه هاي ملاني كلاين تعاملات كودك با ابژه هاي اوليه او وجوهي از سائق ها تلقي ميشوند. با اين ترتيب و با توجه به تأكيد او بر سائق هاي زيستي و دروني، و بسط مفاهيم ابژه و غريزه از نظريات فرويد، مي توان نظريه او را نظريه اي ايد­ـ محور دانست.

ملاني كلاين براي اشاره به بازنمايي خيالي غرايز و شهوات جسماني و پاسخ فعالانه نوزاد به اين احساسات و سائق ها از
اصطلاح خيال پردازي ( phantasy )
استفاده مي كند.  

ادامه نوشته

خود افشاگری

افشاگری یکی از کلیدهای اصلی در فرایند رواندرمانی پویشی است. فردی که می تواند آنچه درونش است را با شهامت به آگاهی و هشیاری بیاورد و افشا نماید گامی مهم در خودشناسی برداشته است. بیان آنچه که ناگفتنی است... .  مردان بزرگ عرصه خودساختگی به این صفت مزین بوده اند. زندگی نامه گاندی و فروید را باید خواند.


ادامه نوشته

زندگي و آثار فرويد

هر كس كه بخواهد به نوشتن شرح حال و زندگي ديگران بپردازد كاري جز دروغگوئي، پنهانگري و عوام فريبي
نخواهد كرد و بر آن خواهد شد كه عدم درك خود را از آن همچنان پنهان بدار د. زيرا حقيقت زندگي انسان ها امري
است غير قابل دسترسي و حتي اگر فرض ك نيم كه بتوان بدان دسترسي يافت استفادة عملي از آن امري غيرممكن خواهد بو د.


(فرويد در نامه اي به استفن تسوايگ مورخ سي و يكم ماه مي 1936)

تفسیر یک خواب

نویسنده زیگموند فروید

مدخل
در تابستان 1895 با روانکاوي، خانم جوانی را که با من و خانواده ام دوست صمیمی بود
درمان میکردم. میتوان پی برد که رابطه پیچیده و مفصلی از این قبیل، احساسات مختلفی
در پزشک و به خصوص در روان درمانگر ایجاد می کند. اگرچه در چنین موردي علاقه پزشک
بیشتر است ولی نفوذش بر شخص کمتر است. اگر پزشک در معالجه بیمار موفق نشود ممکن
است ارتباط او با بیمار و یا خانوادهاش قطع شود. در این مورد درمان من به نیمه راه نتیجه
رسیده بود، یعنی بیمار از نگرانیهاي هیستریک خود رهایی یافته ولی نشانه هاي جسمی
بیماري تماماً از میان نرفته بود.

ادامه نوشته

لحظه هایی با فروید

نگاهی به آثار و اندیشه های زیگموند فروید

فروید (همچون برخی دیگر از اندیشمندان جهان مدرن)، اصل و اساس بیوگرافی نویسی را نفی کرد و زیر سئوال برد تا از این دیدگاه نشان دهد که انسان فراتر از زندگی روزمره دارای انگیزه های درونی و پنهان است که پیش تر و موثرتر از عقلانیت عمل کرده و خاستگاه بسیاری از رفتارهاست.

بااین حال، باید توجه داشت که روانکاوی رابطه ای نزدیک با زندگی فروید دارد و تا حدودی شرح حال خود اوست. از این رو به منظور درک بهتر این نظریه ارائه ی گزارشی از زندگی او امری بایسته است. اما شرح حال و بازگویی گفته های فروید گسترده و طولانی تر از آن است که در این مختصر بگنجد.


ادامه نوشته

نظريه روانکاوي فرويد : عقايد مخالف ، اصلاح و تکميل

نظريه زيگموند فرويد برهر دو گروه موافق و مخالف که نظريه هايي مبني بر جايگزيني، اصلاحي و تکميلي براي آن ارائه مي دادند، غالب شد. بسياري از اين مخالفان به اصرار و تاکيد فرويد بر اين که انگيزش اساسي، ماهيت جنسي دارد و نيز عقده اُديپ از ابعاد اصلي پيشرفت بشر است، اعتراض مي کردند. عده اي ديگر، توجه بيش از حد به عامل خانواده را بسيار محدود کننده مي دانستند و/يا معتقد بودند که وي با تأکيد بيش از حد بر روي تعارضهاي ناهشيار، بسياري از فرآيندهاي مهم شناختي را ناديده گرفته است. کارل يونگ و آلفردادلر(1) از اولين افراد هم عصر فرويد بودند که آدلر در ابتدا در ارتباط با گسترش و تعميم جنبه هاي ميان فردي(2) کار فرويد فعاليت مي کرد، که بعدها اين سوال را مطرح کرد: آيا واقعاً تعارضها ناشي از تحريکهاي جنسي منشا اصلي اضطراب هستند؟ او به کوچکي و ضعيفي و بيچارگي نوزاد به عنوان عامل اصلي رشد شخصيت اشاره کرده است. کارن هورناي(3) نيز که نظريه اي مشابه به آدلر داشت، به ديدگاه مردگرايانه فرويد اعتراض کرد و شکل جديدي از نظريه عقده اديپ را مطرح کرد.

ادامه نوشته

مقیاس قدرت من – نظریه فروید


با دادن پاسخ "درست" یا "نادرست" به هر یک از جملات زیر شخصیت خود را بیازمایید.
1-     بندرت نگران سلامتی ام هستم.
2-     غالبا از چیزی نگران هستم.
3-     تقریبا هر هفته به کلیسا [مسجد] می روم .
4-     با افرادی که کارهایی انجام می دهند که من آن ها را غلط می دانم؛ می توانم مهربان باشم.
5-     گهگاه به طور ناگهانی به خنده یا گریه می افتم و نمی توانم خود را کنترل کنم .
6-     نقشه های من غالبا چنان مملو از مشکلات به نظر می رسد که مجبور بوده ام آن ها را رها کنم.
ادامه نوشته

پيش‏ درآمدى بر خودشيفتگى

 

اصطلاح خودشيفتگى ريشه در توصيفهاى بالينى دارد و [ نخستين بار ] پل ناك(2) در سال 1899 آن را براى اشاره به نگرش كسانى به كار برد كه با بدن خود آن‏گونه رفتار مى‏كنند كه به طور معمول با بدن يك مصداق اميال جنسى رفتار مى‏شود. به بيان ديگر، اين اشخاص به بدن خود مى‏نگرند و آن را ناز و نوازش مى‏كنند تا از اين طريق به ارضاى كامل برسند. اصطلاح خودشيفتگى، برحسب اين شرح و بسط، دال بر نوعى انحراف است كه تمام حيات جنسى شخص را به خود معطوف مى‏كند و در مراحل بعدى، ويژگيهايى را بروز مى‏دهد كه در مطالعه همه انواع انحرافات به آنها برمى‏خوريم.

متعاقباً مشاهده‏گران روانكاو به اين موضوع توجه كردند كه ويژگيهاى مجزّاى نگرش بيماران خودشيفته در بسيارى از اشخاصى كه به بيماريهاى ديگرى مبتلا هستند نيز به چشم مى‏خورد (مثلاً ــ همان‏گونه كه سادگر(3) اشاره كرده است ــ در همجنس‏گرايان) و سرانجام اين موضوع محتمل به نظر رسيد كه چه بسا نيروى شهوى به ميزانى به مراتب فراوانتر از آنچه تصور مى‏شد ــ به گونه‏اى كه بتوان آن را خودشيفتگى ناميد ــ در اين بيمارى سهيم است و نيز اين‏كه نيروى شهوى مى‏تواند بر رشد متعارف جنسى انسان تأثير بگذارد. مشكلات روانكاوان در درمان بيماران روان‏رنجور به همين فرض منجر گرديد، زيرا چنين به نظر مى‏رسيد كه محدوديت تأثيرپذيرى بيماران يادشده، از جمله از اين نوع نگرش مبتنى بر خودشيفتگى ناشى مى‏شود. خودشيفتگى به اين مفهوم ديگر انحراف تلقى نمى‏شود، بلكه مكمّلى شهوى در خودمدارى غريزه صيانت نَفْس است كه هر موجود زنده‏اى تا اندازه‏اى از آن برخوردار است.

ادامه نوشته

فرافکنی


 

فرافکنی یعنی یکی از جنبه های زندگی درون خود را به اشتباه به شخص یا چیزی در دنیای بیرون نسبت دهیم.

بدین ترتیب دیگر مجبور نیستید که خودتان مسئولیت ان را به عهده بگیرید.

زمانی که یک بخش ناشناخته از خودتان را فرافکن می کنید این قدرت را به چیزها یا اشخاص دیگر می دهید که شما را خوشبخت یا بدبخت کنند. بعد بر میگردید و آن شخص یا موقعیت را تحسین یا سرزنش می کنید.در حالی که در تمام مدت در حال واکنش به یک بخش درونی و نا خود آگاه خودتان هستید.

شما احساس آشفتگی میکنید بنابر این به سر همکارانتان فریاد می کشید که چرا برنامه منظم و سازمان دهی شده ای ندارند.

منفی بافی مادرتان را دوست ندارید و این مسئله شما را دیوانه می کند. اما نمی توانید منفی بازی خودتان را ببینید. برایتان راحت تر است که همه منفی بازی ها را روی او فرافکن کنید.

شما قدرت و اعتماد به نفس مرد خوش قیافه ای را که در ساختمان روبرویی شما قرار دارد می ستایید و فکر می کنید اگر او عاشق شما می شد زندگی چقدر عالی بود. بنابر این قدرت درونی خود را روی آن فرد فرافکن می کنید.

ادامه نوشته

دنیای اسرار آمیز عقده های روانی

هنگام سفر به دالا ن هزار توی «ماهیت آدمی» هیجان انگیزترین زمان، لحظه های مواجهه با عقده های درونی انسان است. لحظه هایی که بارقه های امید و نومیدی نسبت به مقام آدمی توامان درخشش می کنند. در این لحظه هاست که گیج و منگ به قضاوت کوچکی یا برعکس عظمت و پیچیدگی مفهوم شگرف «انسان» می نشینیم. سرزمین عقده های درونی که ترجمان تنهایی ها و دغدغه ها و التهاب ها و نگرانی ها و مخفی کاری های همه ماست، قلمرو نابی است برای شناخت ماهیت پیچیده انسان.

● تعریف عقده روانی
عقده ها (complex) موضوعات عجیبی که در اعماق وجود انسان قرار گرفته باشند تلقی نمی شوند بلکه مجموعه های رفتاری پیوسته حاضری هستند; همانند استعداد موسیقی یا بهتر بگوئیم زبان خارجی آشنایی که در ما وجود دارند و ما جز در یک موقعیت خاص از آنها استفاده نمی کنیم. به بیان ساده تر عقده ها بخش های رفتاری ای هستند که به صورت تکه تکه به حیات خود ادامه می دهند و در «من» آدمی ادغام نشده اند و به صورت گستره پررنگی از «علا یق» خود را نشان می دهند. ذوق عامه این واژه را در معنایی نسبتا خاص به کار می برد و آن به معنی «وجود مانع در جریان طبیعی یا عادی یک فعالیت» یا «ناراحتی روحی یا امتناع از رفتار سازگار عادی» است. ولی این برداشت عمومی از واژه عقده نسبتا اشتباه است چرا که در نوشته های اکثر نظریه پردازان بزرگ، عقده لزوما رفتار نابهنجار نیست. برای مثال بوبن (Boubouin) روانکاو سوئیسی می نویسد: «این عقده ها نیستند که نابهنجار و مرضی هستند بلکه برخی از دگرگونی ها یا تورم آنهاست که بیمارگونه تلقی می شود». وی به متمایز کردن عقده های عادی می پردازد و درباره آنها می گوید «اینها ارکان روح» هستند.
از نظر وی عقده های عادی همان تمایلات و گره های علایقی هستند که در وجود کلیه انسان های روی زمین وجود دارند و تقریبا ۳ دسته هستند:

ادامه نوشته

مقایسه‌ی تعبیر یونگی با فرویدی

تکنیک تداعی آزاد فروید

فروید از تداعی آزاد استفاده می‌کند تا معنی رویا را از ناخودآگاه شخصی بیرون بکشد ولی یونگ که برای ناخودآگاه جمعی اهمیت زیادی قائل است و ناخودآگاه شخصی را چیز کوچکتری بین خودآگاه و ناخودآگاه جمعی می‌داند کمتر به تکنیک تداعی معانی مراجعه می‌کند. تکنیک تداعی معانی به‌هرحال مفید است و از دیدگاه یونگی به کل نقض نمی‌شود.

فرض کنید یک آدم طاووس در رویا ببیند. اینکه آیا این آدم در زندگی شخصی خوب با طاووس سر و کار دارد یا نه در تعبیر رویا مهم است. شاید این آدم طاووس‌فروش باشد. به‌هرحال تکنیک تداعی آزاد هنوز لازم است ولی وزن کمتری در دیدگاه یونگی دارد.

از یک دیدگاه دیگر کمپلکس‌های روانی attractorهای سیستم دینامیکی روان هستند. بنابراین اگر از چیزهایی استفاده شود که با کمپلکس‌های روانی در ارتباط هستند تداعی‌ها کم‌کم می‌روند به سمت خواسته‌های سرکوب‌شده و کمپلکس‌های روانی در ناخودآگاه شخصی. یونگ قبول دارد که روش تداعی آزاد از این دیدگاه ما به این attractorهای روانی می‌رساند ولی یونگ قبول ندارد چیزی که از روش تداعی آزاد نصیب ما می‌شود معنای واقعی رویاست. از هر نقطه‌ی شروعی به این attractorها می‌توان رسید اما صرفا رویاهای شخصی نقاط شروع بهتری هستند.

ادامه نوشته

Dream Dictionary: Freud and Jung

Dream Dictionary: Freud and Jung

Active imagination: Method of assimilation of unconscious contents through their experimentation as fantasies in the wakeful state. 

Amplification: Method of association in the interpretation of dreams based on comparative studies of mythology, religion, fairy tales, alchemy, astrology etc.

Anima: The archetype of feminity in man.

Animus: The archetype of masculinity in woman. 

Archetype: Primary structural elements of the human psychic. The archetype equals on the psychic plane the biologist's pattern of behavior.

Archetypal image: The shape or representation taken by the archetype in oneiric life or in cultural products, mythical and religious representations etc.

ادامه نوشته

Freud and Jung

Dream Interpretation at Freud and Jung

You are here: Home > Symbols

Symbols in Dreams

This is a list of symbols that mostly occur in dreams. The approach is from the psychoanalytic view (Freudian as well as Jungian). More symbols will be added soon, so please keep in touch with our news by registering with our newsletter.

Also don't forget that the art of dream interpretation at Freud and Jung differ from the popular one. So the symbols should be interpreted differently too. You may need to learn more about both methods by following our email courses.

 

ادامه نوشته

کارکرد رویا

كاركردِ روءيا

نوشته زيگموند فرويد
ترجمه يحيى امامى

خانمها و آقايان، وقتى سانسور روءيا و بازنمايى به وسيله نمادها را كاملاً فهميديد هنوز اين امر حقيقت دارد كه بر در امر تحريف روءيا كاملاً مسلط نشده‏ايد اگرچه در جايگاهى قرار مى‏گيريد كه مى‏توانيد اكثر روءياها را بفهميد. در انجام چنين كارى شما از دو روش مكمل استفاده خواهيد كرد : فراخوانى تصوراتى كه براى خواب بيننده اتفاق افتاده است تا از امر جايگزين به امر اصيل رهنمون شويد، و بر مبناى معرفت خودتان نمادها را با معناى خودشان جايگزين كنيد. بعداً ما شمارى از عدم يقينهايى را بحث خواهيم كرد كه در اين مورد به وجود مى‏آيند.

اكنون مى‏توانيم وظيفه‏اى را كه قبلاً سعى در انجام آن با ابزار ناكافى داشتيم دوباره مطرح كنيم، يعنى زمانى كه روابط ميان عناصر روءيا و چيزهاى اصيلى را كه آن عناصر نماينده آن‏اند مطالعه مى‏كرديم. ما به چهار رابطه عمده از اين نوع پرداختيم (ص150): رابطه جزء با كل، تقريب(2) يا كنايه(3)، رابطه نمادى و بازنمايى تجسمى كلمات. اكنون ما پيشنهاد مى‏كنيم كه كار مشابهى را در مقياس بزرگتر از راه مقايسه محتواى آشكار روءيا به عنوان يك كل با روءياى پنهانى كه از راه تعبير و تفسير آشكار مى‏شود به انجام برسانيم.

ادامه نوشته

لطفا مرا درك كن

«اگر آنچه را که تو می‌خواهی نمی‌خواهم، لطفاً سعی نکن به من بگویی که آنچه که من می‌خواهم اشتباه است. یا اگر من اعتقادی متفاوت با اعتقاد تو دارم، حداقل پیش از آن که دیدگاه مرا تصحیح کنی کمی درنگ کن. یا اگر هیجانات من کمتر یا بیشتر از توست، سعی نکن از من بخواهی که احساس قوی‌تر یا ضعیف‌تری داشته باشم. من حداقل الان از تو نمی‌خواهم که مرا درک کنی. این کار وقتی امکان‌پذیر است که از تلاش برای تغییردادن من به شکل یک نسخه دیگر از خودت دست برداری.

ادامه نوشته

پالايش ذهن

شما ممکن است بارها عبارت پالایش ذهن را شنیده باشید امّا هنوز معنی آن را ندانید. پیش از آن که به این مبحث بپردازیم بیائید ابتدا دو مثال زیر را در نظر بگیریم:

1) اگر گرد و غبار وارد بینی ما شود، فوراً عطسه می‌کنیم. گاهی اوقات عطسه کردن ما با صدای بلند و خیلی شدید است. تمام بدن ما در این عمل مشارکت می‌کند. آیا واقعاً به تمام این نیروها برای بیرون راندن گرد و غبار نیاز داریم؟ بله، بدن ما این گونه واکنش نشان می‌دهد....

ادامه نوشته

ذهن هشيار و ناهشيار

ساختار ذهن براساس نظریه فروید

بسیاری از ما اصطلاح لغزش فرویدی را شنیده‌ایم. عقیده بر این است که این اظهارات نادرست، بیانگر افکار یا احساسات نهفته و ناهشیار ما هستند. مثال زیر را در نظر بگیرید:

«جیمز به تازگی رابطه جدیدی را با خانمی که در دانشگاه با او آشنا شده آغاز کرده است. یک روز بعد از ظهر، هنگامی که جیمز داشت با این دوست جدیدش صحبت می‌کرد تصادفاً او را به نام دوست دختر سابقش صدا کرد.»

ادامه نوشته

نهاد - خود - فرا خود

مدل ساختاری شخصیت بنابر نظریه فروید در مورد شخصیت، شخصیت انسان از سه عنصر تشکیل یافته است: نهاد، خود و فراخود. این سه عنصر در تعامل با یکدیگر، رفتارهای پیچیده انسانی را به وجود می‌آورند.

نهاد (Id)
نهاد، تنها مولفه شخصیت است که از بدو تولد حضور دارد. این جنبه از شخصیت کاملاً‌ ناهشیار (ناخودآگاه) است و شامل غرایز و رفتارهای ابتدایی می‌باشد. به عقیده فروید، نهاد منبع تمام انرژی‌های روانی است و مولفه ابتدایی شخصیت است.
نهاد، تحت تسلط اصل لذت است و در صدد ارضاء آنی تمام تمایلات، خواسته‌ها و نیازهاست. اگر این نیازها فوراً برآورده نشوند، نتیجه‌اش اضطراب و تنش خواهد بود. برای مثال، افزایش گرسنگی یا تشنگی به تلاش فوری برای خوردن یا آشامیدن می‌انجامد. نهاد در دوران اولیه زندگی بسیار اهمیت دارد زیرا باعث می‌شود تا نیازهای نوزاد برآورده شود. اگر نوزاد گرسنه باشد، شروع به گریه خواهد کرد و تا هنگامی که تقاضای نهاد برآورده نشده، به گریه ادامه خواهد داد.

ادامه نوشته

ضمير ناخودآگاه

ضمير ناخودآگاه

نوشته زيگموند فرويد
ترجمه شهريار وقف‏پور

از روانكاوى آموخته‏ايم كه ماهيت فرايند سركوب در پايان دادن و محو كردن ايده يا فكرى، كه امرى غريزى را نشان مى‏دهد نهفته نيست، بلكه ماهيت اين فرايند جلوگيرى از آگاهانه شدن آن ايده است. وقتى چنين امرى رخ مى‏دهد، مى‏گوييم كه آن ايده در وضعيتِ «ناخودآگاه» است، و قادر هستيم دليل و بيّنه كارآمدى فراهم آوريم تا نشان دهيم حتى وقتى اين فكر ناخودآگاه است، حتى وقتى شامل ايده‏اى است كه در نهايت به آگاهى وارد خواهد شد، مى‏تواند تأثيراتى ايجاد كند. هر چيزى كه سركوب مى‏شود حتماً در ضمير ناخودآگاه باقى مى‏ماند، ليكن بايد دقيقاً از همين اول خاطرنشان كرد كه امور سركوب‏شده همه ضمير ناخودآگاه را تشكيل نمى‏دهند. ضمير ناخودآگاه حيطه‏اى گسترده‏ تر دارد و امور سركوب‏شده بخشى از ناخودآگاه‏اند.


ادامه نوشته

خود

خود

دکتر میر محمد ولی مجد تیموری (عضو آکادمی دانشگاه علوم پزشکی ایران )

به عقیده سنت آگوستین فیلسوف بزرگ، انسان به اعماق دریاها و آسمان‌ها قدم نهاده است و تنها محیط کره زمین به گل‌ها حیوانات و همه چیز فکر می‌کنند، غیر از درون خود احتمالاً وقتی به گل‌ها نگاه می کنیم می‌پنداریم گل‌ها به ما نگاه می‌کنند، گل را می‌بوسیم و با آنها حرف می‌زنیم (کاستاندا) سفر به دیگر سو نگاه به خود جزء باورهای ما شاید باشد، اما متداول این نیست. بیشتر ما عادت کرده‌ایم اشتباهات، ایرادات و نقایص خود را به طور پروکتیو به دیگران نسبت دهیم و نتیجه این نوع برداشت توقف ما در زمان است. انکار خود باعث انکار کلیه نقاط ضعف و قدرت ماست که گاه از شدت برون فکنی کلیه اتفاقات و حوادث دور و اطراف خود را بدیگران دور و نزدیک و حتی به خداوند نسبت می‌دهیم. کمتر کسانی را دیده ایم که به خود فکر می‌کنند و باور می‌کنند که مساله، مساله آنان است. به قول حافظ: آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!

کلیه افکار، احساسات، باورها در درون ما شکل می‌گیرد اما آئینه‌ای که روبروی ماست به قدری غبار آلود است که به آن نگاه نمی‌کنیم.

اکنون نگاه به خود از کتابها و در عرفان و در ادبیات آمده است و کم کم جزء افسانه‌ها و اسطوره‌ها می‌شود، تا جایی که گفته شده است (خودشناسی، خداشناسی است) شاید منظور غیر ممکن بودن خداشناسی است و یا برای عارفان بهترین راه برای درک ذات ملکوتی خداوند خودشناسی است.


ادامه نوشته