قابل توجه اساتید، دوستان، مشاوران و همکاران گرامی

 به اطلاع کلیه دوستان می رسانیم که کتاب شکایت های رایج در زوج درمانی با فصل های زیر در انتشارات جنگل به چاپ رسیده است. امید است پس از مطالعه کتاب نسبت رفع عیوب احتمالی کتاب و راهنمایی های سازنده خویش، در پربار شدن آثار بعدی بنده و همکارم از راهنمایی های خود دریغ نورزیده و بیش از پیش راهنمایی نمایید.

 

رئوس مطالب کتاب (دورنمای کلی)

 

فصل یک: ارائه یک نمای کلی از ساختار روان‌شناختی یک شاکی از دیدگاه روان­پویشی/ روانکاوی را نشان می­دهد. این فصل روش‌های مختلف گوش­کردن را پیشنهاد می‌کند و شرح می‌دهد که چه موقع یک شکایت، شکایت است و چه موقع یک شاکی خالی از شکایت است. در این فصل شکایت‌های رایج که زوجین را به مرز درمان می‌کشاند و چگونگی فرآیند گوش دادن به شکایت و جلوه­دادن آن در جنبه‌های گوناگون تحلیلی اشاره دارد، بررسی می­شود.

فصل دوم: این فصل به شکل ویژه‌ای بر همکاری نظریه‌های مختلف روان­پویشی تمرکز دارد. از روانکاوی کلاسیک، روان­شناسی ایگو، تئوری دلبستگی، ارتباط اشیا و روان­شناسی خود تا بیشتر تئوری‌های معاصر، همچون نظریه­ی روان­شناسی دیالکتیک اشاره دارد. همچنین، این مطلب را نشان می­دهد که هر نظریه‌پرداز  با توجه به چارچوب نظری خود به شکایت چگونه پاسخ می‌دهد.

فصل سوم: این فصل روی شاکی مشخص‌شده (کسی که خود را ذی‌حق می‌داند) تمرکز دارد؛ شخصی که احساس پرآب‌وتابی دارد که جهان به او بدهکار است. عنوان فصل شریکی برای همراهی (یک نفر برای تانگو) استعاره‌ای است، حاکی از شخصیت کسی که مجذوب ویژگی‌های خود شده است و همیشه فقط خود را می‌بیند و همواره بدون هیچ آگاهی از تأثیر رفتارش بر دیگران می‌گوید: «من، من و فقط من». گفتنی است، استفاده از این استعاره خواننده را به این اندیشه وا می‌دارد که همواره در مسیر، حضور یک شریک و همراه ضروری به نظر می‌رسد.

فصل چهارم: این فصل به ارائه نوع دیگری از شاکیان اشاره دارد، کسانی که مدام وعده می‌دهند و با عناوین انتقام‌جو، خیانت‌کار، زن پرست، زن افسونگر، قربانی، سوءاستفاده کننده، معتاد، سیری‌ناپذیر، خرابکار و ... خوانده‌شده‌اند. فرد قول دهنده برخلاف دیگر بازیگران شخصیت‌های این کتاب، دارای توانایی وانمود کردن باطن دروغین خویش در قالب چهره‌ای وفادار و صادق است؛ اما نمایش آن‌ها با خرابکاری و خیانت به پایان می‌رسد و شاهد خشم و بی‌اعتمادی نسبت به وی از سوی کسانی هستیم که او را باور کرده‌اند.

فصل پنجم: این فصل شخصیتی رباتیک را توصیف می­کند، ویژگی منحصر به فرد از دیگران که در آن شاکی از وسواس نسبت به اشیا بیش از عشق یا صمیمیت مورد آزار روحی قرار گرفته است. این افراد ظاهر فریبکار، دروغ‌گو و شخصیت بیمارگونه کاذب دارند. همچنین آن‌ها دارای وجدانی هستند که توسط سوپرایگوی خشن، سخت و سنگینی تسخیرشده و در جهت فریفتن انسان‌ها تقاضاهای زیادی از آن‌ها دارد. خواننده در این فصل از نحوه‌ی شکایت‌هایش به شخصیت او پی می‌برد.

فصل ششم: این فصل به توصیف شخصیت منفعل- پرخاشگر می‌پردازد. یکی از معدود کسانی که آشکارا شکایت نمی‌کنند؛ بلکه به‌صورت ناخودآگاه وادار به خشونت نسبت به دیگران می‌شوند، این افراد وابستگی انگلی درمانده خود را به دیگران فرافکن کرده، آن‌ها را به پذیرفتن نقش والدینی و مراقبت‌های والد گونه وادار می‌کنند. حضور شخصیت منفعل- پرخاشگر در این فصل به‌نوعی یک افسردگی یا قربانی شدن تلقی شده و همراه با استفاده از این استعاره (من بیچاره) بیان‌شده است. آنچه این نوع شخصیت را از دیگر شاکیان متمایز کرده است، این است که شکایت‌های آنان در سطح تنفر از خود به‌صورت ذاتی و درونی درمی­آید و جزئی لاینفک از وجودشان می­شود. حس شکست درونی آن‌ها را به سطح پایین رقت و دلسوزی می‌رساند.

فصل هفتم: این فصل به شخصیت ضداجتماعی و زندگی «پر از دروغ» او اشاره دارد. این شاکی‌ها با نداشتن وجدان مشخص‌شده‌اند. صفت بارز آنان عدم عملکرد سوپر ایگو و نداشتن پشیمانی و احساس گناه در زمینه­ی اعمال فریبکارانه و به‌عمد آن‌هاست.

فصل هشتم: شاکیان چند فرهنگی با طرح و قالب زوج‌های چند فرهنگی (عمدتاً از آسیای میانه و شرق) توصیف‌شده‌اند. آنان به‌صورت بی‌رحمانه‌ای نسبت به پرچم‌های فرهنگی‌شان، اعتقاداتشان و غرور ملیتی‌شان وفادارند و خود را با موقعیت‌های موجود وفق نمی­دهند و هیچ کاری برای اتحاد این احساس انجام نمی‌دهند و در نهایت تعارض در رفتارشان با دیگران خلق می‌شود. این بخش با توجه به شرح چگونگی گوش دادن (اشاره به فصل یک)، چگونه گوش دادن به شکایات را با یک «گوش فرهنگی» به ما نشان می‌دهد.

فصل نهم: فصل نهم شکایت را به سطح قانونی می‌برد و به‌صورت حرفه‌ای کار می‌کند. افراد در شرکت‌های بزرگ از بهره‌کشی، تحقیر و بدرفتاری مدیران نسبت به آنان شکایت می‌کنند. تدوین کاربرد روان­شناسی گروهی در این بخش شرح می‌دهد که چگونه یک گروه، مؤسسه یا شرکت به باندهای دسیسه‌آمیز می‌پیوندند. آنان همواره در پی یافتن مقصر هستند؛ یک شخص قربانی که مشکلات را روی دوش او بیندازند و او را مسئول تمام خرابکاری‌ها بدانند.

فصل دهم: این فصل شامل پیشنهادات درمانی و ارائه تکنیک‌هاست. با توجه به شرح عملکردهای درمانی، سه فاز درمانی در پروسه‌ی درمان و یک خلاصه از چگونگی گوش دادن پیشنهاد می‌شود. در این بحث مسیر گسترده­ای از تکنیک‌های گوش دادن و روش‌های تئوری بدون هیچ تفاوت کیفی و تقسیمات آن برنامه‌ریزی‌شده است. در این راستا پیرامون تأثیر ارتباطات و کاوش روی شکایات رایج بحث شده است. توجه به این مطلب اهمیت دارد که «شکایت یک فرد می‌تواند نیاز فرد دیگر باشد» و سرانجام انعکاس‌ها را روی طبیعت شکایات در جهان در حال تغییر پیشنهاد می‌کند.

                                                                ژوان لاچکار

                                                                                    می 2014